سخن مطهر

جبر و اختیار(2)

اختیار انسان، نه صد درصد «تفویض» است (نظر معتزله: اختیار مطلق) و نه صد در صد «جبر» است (نظر اشاعره: جبر مطلق).

نکته: ما هرگز به دنبال اثبات اختیار یا جبر مطلق نمی باشیم: بلکه می خواهیم اثبات کنیم که اختیار هم داریم.

سوال: آیا اختیار با «علم»  به عمل در زمان گذشته و حال تعارض دارد یا خیر؟

توضیح: شما کاری را دیروز انجام دادید، من امروز فهمیدم. آیا علم من از شما سلب اختیار می کند؟ آیا علم من در حال حاضر از کاری که الان دارید می کنید، از شما سلب اختیار می کند؟ خیر

سوال: مشکل اصلی مساله «جبر و اختیار» با چه علمی است؟

جواب: اینکه علم قبلی  به عمل بعدی (علم به آینده) تعلق می گیرد.سلب اختیار می کند.

علم به               زمان گذشته                      عدم سلب اختیار

                          زمان حال

                         زمان آینده                    

این نوع علم ممکن است با جبر و اختیار، مساله ساز شود.

مشکل «علم خداوند» و مساله «جبر و اختیار»: خداوند به همه شؤون بشریت علم داشته و ما مجبور هستیم بنا به علم خدا عمل کنیم.

اصل بحث (سختی بحث): برای خداوند علم به زمان گذشته، حال و آینده معنا ندارد.  علم خداوند زمان بردار نیست.

خداوند علم دارد ≈ خداوند می بیند.

نکته: علم بر دو قسم است: علم اکتسابی (قبلا علم نداشتیم ، بعدا با مشاهده کسب کردیم) و علم شهودی (که مستلزم کسب کردن نیست).

سوال: با اختیار خودم، می خواهم ده سال بعد کاری را انجام دهم و خداوند با علم خودش همین الان دارد، عمل ده سال بعد مرا می بیند، آیا این علم خداوند، نفی کننده اراده و اختیار من است؟ خیر

 اراده خداوند به فعل اختیاری انسان تعلق گرفته است: خداوند اراده کرده است که من با اراده خودم این کار را انجام دهم و خداوند این را می بیند.

همه زندگی ما نزد خداوند حاضر است:  برای خداوند، آینده، حال و گذشته معنا ندارد. ما زمان حال، گذشته و آینده داریم ولی از بالا، همه اش، وحدت و حضور است. همه عالم نزد خدا حاضر است.

  • مثال 1: از یک سوراخ بیرون را نگاه می کنیم، اول، سر، بدن و دم اسب اول، سپس سر، بدن و دم اسب دوم، پس از آن، سر، بدن و دم اسب سوم و الی آخر را می بینیم. حالا اگر از بالای پشت بام نگاه کنیم، دیگر اسب اول، دوم و سوم معنا ندارد، همزمان همه را با هم می بینیم.
  • مثال 2: شما خوابی می بینید، ده سال بعد، با صحنه ای مواجه می شوید که قبلا آن را در خواب دیده اید؟ این یعنی چه؟ یعنی روح شما مجرد از زمان و مکان ، رفته و حقایق را دیده است. از کجا دیدید؟ چه اتفاقی افتاد؟ روح از ماده، زمان و مکان، تجرد پیدا کرده است و شما همین الان توانستید یک ماه بعد را ببینید که با اختیار خودتان در آن زمان چه می کنید.
  • مثال 3: استاد به شما اختیار می دهد که در کلاس حرف بزند، هم شما اختیار دارید و هم ندارید. مادام که استاد به شما اجازه داده، مجاز به حرف زدن هستید، ولی هر زمان اراده کند می تواند حرف شما را قطع کند.

گرفتاری بحث: «زمان» و جبر و اختیار است.

نگویید خدا می داند، بگویید خدا می بیند.

نکته: همه زندگی ما، مثل آنی است در نزد خداوند و خدا شاهد این است.

سختی کار: ترسیم آینده در زمان حال است

نکته: یکی از ادله اثبات جبر و اختیار: وجدان کردن است.

توضیح: از طرف مقابل سوال کنید که شما الان خودتان دارید حرف می زنید، وجدانا به اختیار خودتان است یا خیر؟

بله، پس این می شود وجدانی.(ادامه دارد…)

ذکتر هاشمی گلپایگانی

(بخشی از تدریس مباحث کتاب آزادی بندگی، هدف زندگی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 55 = 59