سخن مطهر

رمضان رفت اما لذت مناجات…

ما يك سلسله لذتهاي معنوي داريم كه معنويت ما را بالا مي برد. براي كسي كه اهل تهجد و نماز شب است جزو صادقين و صابرين و مستغفرين بالاسحار باشد، نماز شب لذت و بهجت دارد، آن لذتي كه يك نفر نماز شب خوان حقيقي و واقعي از نماز شب خودش مي برد، از آن (استغفرالله ربي و اتوب و اليه )ها مي برد، از آن (العفو گفتنها) و يادكردن و دعا كردنهاي حداقل چهار مؤمن مي برد، و آن لذتي كه از آن (يا رب يا رب) گفتنها مي برد، هيچ وقت يك آدم عياش كه در كاباره ها مي گردد، احساس نمي كند.
لذت آن نماز شب خوان خيلي عميق تر، نيرومندتر و نشاط بخش تر است. ولي اگر ما خودمان را غرق در لذت مادي دنيا كنيم مثلا سر شب بنشينيم دور هم و شروع كنيم به گفتن و خنديدن و فرضا غيبت هم نكنيم كه حرام است، صرفا شوخيهاي مباح هم بكنيم و بعد هم سفره را پهن كنيم و آنقدر بخوريم كه نفس كشيدن برايمان دشوار شود، بعد مثل يك مرده در رختخواب بيفتيم . آيا در اين صورت توفيق پيدا مي كنيم كه سحر از دو ساعت مانده به طلوع صبح بلند شويم و بعد، از عمق روح خودمان (يا رب يا رب) بگوييم؟ اساسا بيدار نمي شويم و اگر هم شويم مثل مستي كه چند جام شراب خورده است ، تلو تلو مي خوريم .
پس اگر انسان بخواهد لذتهاي معنوي و الهي را در اين دنيا درك كند، چاره اي ندارد جز اين كه از لذتهاي مادي كسر كند. به خدا قسم لذتي كه يك مرد با ايمان در آن وقت شب كه بلند مي شود و چشمش مي افتد به آسمان پرستاره و آيات آخر سوره آل عمران را كه صداي هستي است و از قلب وجود برخاسته است ، مي خواند و با هستي همصدا مي شود، احساس مي كند برابر است با يك عمر لذت مادي در اين دنيا.
يك چنين آدمي ، نمي تواند مثل ما زندگي كند نمي تواند سر سفره شام بنشيند در حالي كه ظهر غذاهاي سنگين ، انواع گوشتها، روغنهاي حيواني و نباتي، انواع شيريني ها و انواع محرك اشتهاها را خورده است ؛ تازه مقداري سوپ بخورد تا اشتهايش تحريك شود اين روح خود به خود مي ميرد، اين آدم نمي تواند در نيمه هاي شب بلند شود و اگر هم بلند شود نمي تواند لذت ببرد.
لهذا كساني كه چنين توفيقاتي داشته اند و ما چنين اشخاصي را ديده ايم به لذتهاي ماديي كه ما دل بسته ايم هيچ اعتنا ندارند. چه مانعي دارد كه من ذكر خيري از پدر بزرگوار خودم بكنم . از وقتي كه يادم مي آيد مي ديدم اين مرد بزرگ و شريف هيچ وقت نمي گذاشت و نمي گذارد كه وقت خوابش از سه ساعت از شب گذشته تأ خير بيفتد شام را سر شب مي خورد و سه ساعت از شب گذشته مي خوابد و حداقل دو ساعت به طلوع صبح مانده بيدار مي شود.
و حداقل قرآني كه تلاوت مي كند يك جزء است ، و با چه فراغت و آرامشي نماز شب مي خواند حالا تقريبا صد سال از عمرش مي گذرد هيچ وقت نمي بينم كه يك خواب ناآرام داشته باشد… اينها دل را زنده مي كند، آدمي كه مي خواهد از چنين لذتي بهره مند شود ناچار، از لذتهاي مادي تخفيف مي دهد تا به آن لذت عميق تر الهي برسد.

گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض / ورنه هر سنگ و گلي لؤ لؤ و مرجان نشود

احيا تفکر اسلامی،ص 93

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 + 1 =