سخن مطهر

سالگرد وفات جمال السالکین

امروز بیست و نهم محرم سالگرد آیت الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی است.

شهید مطهری درباره ایشان می فرمایند:

مرحوم آقاى سيد جمال گلپايگانى‏ رضوان اللَّه عليه يكى از مراجع تقليدِ عصر حاضر بودند . من در تهران خدمت ايشان رسيده بودم و قبلا هم البته ايشان را مى‏شناختم. مردى بود كه از اوايل جوانى كه در اصفهان تحصيل مى‏كرده است [اهل تقوا بوده‏] و افرادى كه در جوانى با اين مرد محشور بوده‏اند او را به تقوا و معنويت و صفا و پاكى مى‏شناختند و اصلا وارد اين دنيا نبود و شايد مسيرش هم اين نبود كه بيايد درس بخواند و روزى مرجع و رئيس بشود. اين حرفها در كارش نبود و تا آخر عمر به اين پيمان خودش باقى بود. به طور قطع و يقين آثار فوق ‏العاده‏اى در ايشان ديده مى‏شد. آقاى لطف اللَّه صافى گلپايگانى- كه الآن از فضلاى قم است و مرد خوبى است- قصه‏اى را براى من نقل كرد، بعد من از پسر مرحوم آقا سيد جمال هم پرسيدم، گفت كه «آقا خودش براى خود من هم نقل كرد». قضيه اين بود كه مرحوم آقا ضياء عراقى كه از مراجع نجف بود- ظاهرا- در سنه ۲۲ وفات كرد. آن وقت ما در قم بوديم. يك سال قبل از وفات آقا سيد ابوالحسن بود و از نظر تدريس و علميّت، حوزه نجف را مرحوم آقا ضياء و مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى معروف به كمپانى اداره مى‏كردند، رياست با مرحوم آقا سيد ابوالحسن بود. مرحوم آقا شيخ محمد حسين استاد آقاى طباطبائى بود. او غير از مقام علميّت، در معنويت هم مرد فوق‏العاده‏اى بوده. از آن اشخاصى بود كه نمونه سلف صالح بود، كه می ‏گفتند گاهى در عبادتْ ليلةالركوع و ليلةالسجود داشت يعنى گاهى يك شب تا صبح در ركوع بود و گاهى يك شب تا صبح در سجود بود. با اينكه به كارهاى علمی اش مى‏رسيد وقتى هم به عبادت مى‏پرداخت يك چنين كسى بود، كه آقاى طباطبائى خودمان قصه ‏ها و حكايتها از ايشان دارند و حتى خوابهاى خيلى فوق‏العاده از اين استاد بزرگوارش دارد.
( رک: چاپ جدید کتاب جمال السالکین- مجموعه آثار شهید مطهری، ج۴، ص۴۴۲)

همچنین از شهيد مطهري درباره آیت الله اقاسیدجمال الدین گلپایگانی نقل شده است: «يکي از بزرگان بسيار بسيار بزرگ عصر ما، که تا چند سال پيش زنده بودند و از مجتهدين و مراجع تقليد بودند و نميدانم از اين بيان راضي هست يا نيست و ايشان در اينجا در ايران هم نبود در نجف بود و آن مرد بزرگ حالات خيلي خيلي خوبي داشته. از ايشان نقل ميکنند که از حرم حضرت امير(ع) بيرون آمدم و يک مرتبه احساس کردم، ديدم که مثل اينکه جهان از من ريزش ميکند. يک ولايت کلي بر همه جهان دارم و همه چيز از من فيض ميگيرد و فهميدم که من شايسته چنين مقامي نيستم. و اين هر چه هست خلاصه اشتباهي است که در من رخ داده که چنين ميبينم. حالا ايشان چه حسابي پيش خود داشته نميدانم. از آنجا حرکت ميکند مشرف ميشود کاظمين، آن ايام زمستان هم بوده ايشان ميگويد روي اين سنگهاي پاي ضريح حضرت اينقدر سرم را به زمين زدم، گريه کردم گريه کردم، اشک ريختم که آخر بر من حقيقت روشن شد و فهميدم که آن حال چه بوده است و به چه علت من دچار آن گشته بودم».
(رک: چاپ جدید کتاب جمال السالکین-کتاب تماشاگه راز، شهيد مطهري، ص ۱۵۵)

و نقل سوم از شهید درباره جمال السالکین به این شرح می باشد:
مرحوم حاج آقا رحیم ارباب گفت كه ایشان یك سفری به عتبات مشرف شدند، كه من یادم است ما قم بودیم. ایشان خیلی ارادت می ورزید به مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی كه از مراجع زمان ما بود و بعد از آقای بروجردی وفات كردند. از مراجع بود و او هم بسیار بسیار مرد بزرگواری بود. مرحوم حاج آقا رحیم و چند نفر دیگر در اصفهان بودند كه دوره طلبگی مرحوم آقا سیدجمال را دیده بودند. اینها ارادت خارق العاده ای به مرحوم آقا سیدجمال داشتند. گفت:
وقتی من رفتم آنجا یك شب آقا مرا به منزل خودشان دعوت كرده بودند. رفتیم خدمت ایشان. سر سفره به من گفتند: فلانی من استخاره كردم، یك چیزی می خواهم به تو بگویم. گفتم: بفرمایید.
گفت: نماز شب كه می خوانی، چهار ركعتش را به صورت نماز جعفر طیّار بخوان. گفت: من بعد فهمیدم خود آقا این طور نماز می خواند. نماز جعفر طیار می دانید (در مفاتیح هم هست) برای روز جمعه، سیصد سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر است كه بزرگان آن را اكسیر اعظم دانسته اند در تأثیری كه روی نفس انسان دارد.
غرض این است كه خود این مرد كه بسیار بسیار مرد جلیل القدری بود، از آن كسانی بود كه آدم وقتی به چهره اش نگاه می كرد [مصداق ] همین حدیث بود كه چرا این اشخاص این قدر خوش چهره هستند؟ جواب این است: برای اینكه با خدای خود خلوت كرده اند و خداوند از نور خود به آنها پوشانیده است.
(رک: چاپ جدید جمال السالکین-مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۸، ص: ۵۳)

دبیرخانه مرکزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 33 = 41