اخبار

زردی من از تو، سرخی تو از من

استاد شهید مطهري(ره) درباره مراسم چهارشنبه سوری، می نویسند:
چهارشنبه آخر سال… بسیاری از خانواده‌ها آتشی روشن می کنند هیزمی روشن می کنند بعد آدمهای گنده با یک هیکلهای نمی دانم چنین و چنین از روی آتش می پرند. ای آتش! زردی من از تو سرخی تو از من. این چقدر حماقت است. خب چرا چنین می کنید؟ آقا! این یک سنتی است مال ما. مردم از قدیم، پدران ما چنین می کردند. قرآن می گوید” اگر هم پدران گذشته تان چنین کاری می کردند شما وقتی می بینید یک کاری احمقانه است ….چرا دومرتبه این سند حماقت را هی سال به سال تجدید می کنید؟ این فقط یک سند حماقت است که هی کوشش می کنید که این سند حماقت را همیشه زنده نگه دارید. ماییم که چنین پدر و مادرهای احمقی داشته ایم. اولو کان آباوهم لایعقلون شیئا.(بقره170). از طرف دیگر قرآن نمی‌گوید هر چه که سنت است پس باید درهم کوبید و هرچه که نو است نوگرایی است.(کتاب خدا در زندگی انسان، صفحه 64)

پاسخ آقای دکتر هاشمی گلپایگانی به برخی عکس العمل ها پس از انتشار نقد رسم چهارشنبه سوری از نگاه شهید مطهری، به این قرار می باشد: ” شب چهارشنبه آخر هر سال در ایران میلیاردها تومان خسارت زده می شود، سرمایه این مملکت دود می شود. در این مناسبت غالبا هر سال چندین تن کشته، مجروح و معیوب می شوند. به خاطر این شب از ظهر به بعد تقریبا مملکت تعطیل می شود و همچنین بهانه ای برای گناه و حریم شکنی های زیادی است. ریشه تاریخی این مساله از یک سری مسائل پوچ و بیشتر دروغ و افسانه سرچشمه گرفته است. نتیجه این پایبندی به خرافه هم چیزی جز خسران مادی و معنوی نیست. حالا به نظر شما این همه بی عقلی نماد حماقت نیست؟ قرآن می فرماید؛ اگر پدران شما عقل خودشان را بکار نبردند شما هم می خواهید بی عقلی کنید? روایت های متعددی تبعیت از خرافه را شدیدا نهی می کنند و تعجب از کسانی است که نمادهای دینی را که باب انسان سازی است با ادای عقلانیت تخریب می کنند و در این جهالت و حماقت چهارشنبه سوری و امثال آن (سیزده بدر و…)، توجیه گران نافهمی های عوام مردم هستند. بزرگترین مشکل انبیاء مبارزه با رسم و رسوم های مردم بود که دلیلشان در خرافه و بت پرستی فقط تبعیت از رسم پدرانشان بود ولی به تعبیر قرآن؛ بالاخره نتیجه گمراهی های خود را در آن دنیا خواهند دید و خواهند گفت “لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر” اگر حرف حساب شنیده بودیم و عقل را بکار انداخته بودیم امروز اصحاب آتش افروخته نبودیم
البته بنا به نقلی در گذشته های های دور پدران ما عاقل تر بودند _ آن ها در پایان هر سال در آستانه نو شدن طبیعت، کوزه هایی که یک سال در آن آب خورده بودند و طبیعتا جرم گرفته و کدر شده بود را می شکستند و خاک آن حصیر هایی را که بعد از یک سال ساس و کک و میکروب گرفته بود را می سوزاندند و این بهترین نوع ضد عفونی محسوب می شد _ آیا امروز که آب ها لوله کشی شده و از کوزه ها خبری نیست، امروز که حصیرها به فرش تبدیل شده و شسته می شود… آیا تریلی تریلی ترقه و نارنجک از خارج از کشور وارد می شود که  صدای شکستن کوزه ها را در بیاورند؟ آیا بوته های طبیعت سوزانده می شوند که یاد سوختن حصیرها زنده شود؟ صدای شکستن
اگر این نقل درست باشد؛ عقل و شعور پدران دور ما بهتر بود ولی عمده این مسائل مربوط به زمان رضا شاه و محمدرضاشاه و هویدا و… بود که از روی آتش می پریدند برای این شب چون نمی توان وجه عقلانی پیدا کرد لذا نشان از عقب افتادگی  فرهنگی جامعه است

ایشان در ادامه افزودند:

۱_ ابتدا ببینید سیره شهید مطهري در موضع گیری ها چگونه است.
بنظر می رسد هرجا که باب تحقیر عقل مطرح می شود شهید مطهري جوش و خروش عجیبی دارند ایشان در مواجهه با خرافه و تعصب با نام آداب و رسوم و ملی گرایی؛ در مواجهه با تحریفات و اسطوره سازی به نام دین و امام حسین؛ در تعطیلی عقل در مواجهه با فرهنگ غرب جنگنده ای تمام عیار هستند. خانواده بینش مطهر قبل از قضاوت های موردی باید سیره شناسی نمایند همانگونه که در آزادی اندیشه میدان داری می کنند در مقابله با تحقیر اندیشه تند و محکم هستند.
۲_ در این خصوص ادبیات ایشان برگرفته از ادبیات قرانی است معنی تعابیر قرانی لایعقلون شی_ لا یشعرون_ لایفقهون_ الحمدالله اکثرهم لا یعقلون_ صوت حمیر_ یحتمل اسفارا_  کالانعام بل هم اضل را اگر بدهیم به بعضی از افراد غریب با ادبیات دینی همه را از قرآن می گویند حذف کنید.
۳_ ما باید تندی و کندی مواضع و ادبیات خودمان را با ادبیات قرآن تنظیم کنیم نه عرف جامعه و روانشناسان و جامعه شناسانی که  ادبیات اصلی شان بر اساس آموزه های غربی رقم خورده است.
ما باید در صدد باشیم تا ادبیات جامعه و فرهنگ بیمار جامعه را تغییر دهیم مانند لفظ تبلیغ که معنی خوبی در جامعه ندارد.
۴_ اگر حرف درستی را عالما یافتید اگر همه عالم هم مخالف شما شدند ولی شما حق را تشخیص دادید بابستید. واز موضع حق عقب نشینی نکنید در تهاجم های عرف های غلط نباید کم اورد. فرضا چرا وقتی کتاب خدادرزندگی انسان را می خواندیم  موضع گیری از ادبیات کتاب نداشتیم  ولی در هجمه جو ۴شنبه سوری باید کوتاه بیاییم و مصلحت اندیش شویم؟
۵_ بله  ابزارهای تبلیغ بسیار مهم است اگر شما همان هدف شهید را می توانید با زبان دیگر دنبال نمایید بسیار لازم است ولی باید افراد منتقد یک کلام خوبی ارایه بدهند بگویند این  مطلب و ادبیات جایگزین را پخش میکنم نه اینکه فقط ایرادگیری نمایند و بنشینند و بگویند این خوب نیست آن اشکال دارد و…
۶_ این راه کلیشه ای درست نیست که هرجا نتوانیم درست دفاع کنیم بگوییم شهید مطهري معصوم نیست و.. در مورد قرآن و روایت هم بگوییم اقتضائات زمان عوض شده این مساله خیلی  آسیب زا و خطرناک است.
۸_ شهید مطهري این مطالب را در جو زمان حکومت طاغوت که هویدا و درباریان از روی آتش می پریدند با شجاعت تمام مطرح کرد چطور ما نمی توانیم امروز این فرهنگ را شجاعانه و مدبرانه عوض کنیم.
۸_ لفظ حماقت در مقابل عقلانیت است لغت کاملا منطبق با این حرکت است و بنظر مشکلی ندارد.

دکتر هاشمی گلپایگانی – اسفند 1393

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 + 1 =